... علت آسيب خوردن به لايه ی ازن ، صنعتی شدن لجام گسيخته است . ما محيط زيستی ها هميشه می گوييم : " ما يک کره زمين بيشتر نداريم و بايد از آن مراقبت کنيم ! " بايد بدانيم که کره زمين ظرفيت پذيرش اين همه آلاينده را ندارد ...
برگزیده ای از گفت و گوی "ايران ديدار" با دکتر اشرف السادات مصباح
گفت و گو کننده : مهرداد شمشيربندی
اشاره : امروزه دلنگرانی های محيط زيستی ، يکی از بزرگترين دغدغه های بشر است . سرکار خانم دکتر اشرف السادات مصباح در سال 1979 از دانشگاه پاريس دکترای "انرژی و آلودگی هسته ای" گرفت و سال ها در دانشکده پزشكی دانشگاه تهران ، دانشكده محيط زيست دانشگاه تهران و تربيت مدرس به تدريس و پژوهش پرداخت . از ايشان افزون بر مقاله های بسيار در نشريات ايرانی و خارجی ، تا کنون سه کتاب به نام های از هيروشيما تا نابودی جهان ، بهداشت و کاربرد ايزوتوپها در پزشکی و بهداشت پرتوهای يون ساز به چاپ رسيده است . ايران ديدار با اين دانشمند و کارشناس برجسته ی محيط زيست، گفت و گويی کرده که در پی می خوانيد .
***
ايران ديدار : شما به عنوان شيمی دان ، سودمند ترين و زيان بار ترين دستاورد دانش شيمی را در سده ی اخير چه چيزهايی می دانيد ؟
من هيچ چيز را بی اهميت نمی دانم و نمی توانم بگويم کدام خوب است و کدام بد است . همه اين شناخت ها ، زندگی انسان را بهبود می بخشد و برای آنها راه های جديدی باز می کند . توسعه در زندگی بشر به وجود می آورد . آنچه مهم است چگونگی استفاده از دستاوردهای علمی است . برای مثال الان بسياری از دانشمندان هسته ای بزرگترين دغدغه شان اين است که آيا روزی جنگ هسته ای اتفاق می افتد يا نمی افتد. در صورتی که اگر از مواد راديو اکتيو استفاده درست بشود می تواند در مسايل پزشکی و موارد عديده ديگر، به انسان کمک کند.
ما دو نوع پرتو راديو اکتيو داريم : پرتوهای يون ساز و غير يون ساز . پرتوهای غير يون ساز را که بيشتر الکترو مغناتيسی اند، در مخابرات استفاده می کنيم و از پرتوهای يون ساز در تشخيص و درمان بيماری ها و در پزشکی (مثل عکسبردای با اشعه ايکس و پرتو درمانی ها برای از بين بردن غده های سرطانی) ، همچنين در صنايع، باستان شناسی، زمين شناسی، کشاورزی، اصلاح نژاد و حتا جرم شناسی استفاده می کنيم. برای مثال در دهه هفتاد گفتند که تابلوی ژوکوند را از موزه ی لوور دزديده اند. ولوله ای شد. بعد از سه روز مسوولان موزه اعلام کردند، تابلو پيدا شده و سارقان آن را برگردانده اند. کارشناسان که بررسی کردند فهميدند تابلوی برگردانده شده ، تقلبی است ! دزدها رفته بودند و يک کپی، درست مثل تابلوی اصلی کشيده بودند. حالا کارشناسان از کجا فهميدند ؟ از جوهر امضای جعلی داوينچی که بعد از تاباندن پرتوهای راديو اکتيو فهميده بودند، نيم عمرش کمتر از امضای اصلی است و اين ماده اصلا نمی تواند چند صد سال دوام بياورد .
ايران ديدار : پس شما با اين ديدگاه که می گويند گازهای کلرو فلئورو کربن يا CFC زيان بارترين توليد علم شيمی هستند، موافق نيستيد ؟
خير موافق نيستم. سال های سال است که از اين گاز در يخچال ها به عنوان سرد کننده استفاده می شود. اين گازها در صنعت هم کاربرد زيادی دارد اما استفاده ی بيش از حدش لايه ازن را دچار آسيب کرده است. مشکل ما اين است که از قرن نوزدهم بشر به صورت افسار گسيخته ، شتابزده و دستپاچه ، بدون اين که ملاحظات زيست محيطی را در نظر بگيرد، به طرف توسعه و صنعت رفته است. بدون اين که ظرفيت کره زمين را از لحاظ پالايش و آلاينده ها پيش چشم داشته باشد.
يادم هست موقعی که در دهه هفتاد ميلادی در پاريس درس می خواندم، پروفسوری که با او درس می گذراندم برای اولين بار ـ اگر اشتباه نکنم در سال 1975بود ـ به اتفاق گروهی از دانشمندان اروپايی با بالن به طبقات بالای جوّ رفتند و ديدند که لايه ازن تخريب شده . خاطرم مانده که پروفسورم بعد از اين سفر به عنوان يکی از اولين کسانی که آسيب لايه ازن را ديده بود، از لحاظ روحی دچار حالت عجيبی شده بود ؛ هم هيجان زده بود، هم خوشحال بود و هم ناراحت .
پس از مدتی پارگی لايه ی ازن، ابعاد جهانی پيدا کرد و روی اين موضوع کار شد و خواستند بدانند در کدام نقطه ها از کره زمين، اين لايه تخريب شده که مشخص شد دراستراليا ابعادش بيشتر است. لايه ازن اجازه نمی دهد که پرتوهای ماورای بنفش وارد جو زمين شود و انواع سرطان ها و به ويژه سرطان پوست را ايجاد کند . حدود يک دهه مردم استراليا که خودش کشوری مهاجر پذير است برای دور ماندن از سرطان، شروع کردند مهاجرت به کشورهای ديگر . علت آسيب خوردن به لايه ازن، صنعتی شدن لجام گسيخته است. ما محيط زيستی ها هميشه می گوييم : " ما يک کره زمين بيشتر نداريم و بايد از آن مراقبت کنيم ! " بايد بدانيم که کره زمين ظرفيت پذيرش اين همه آلاينده را ندارد .
گازهای کلرو فلئورو کربن هم از جمله گازهايی است که در صنعت مورد استفاده قرار می گيرد. امروزه دعواهای زيادی هم بر سر توليد اين گازها هست . چند دهه پيش، وقتی موضوع تخريب لايه ازن و خسارت های زيست محيطی برای کشورهای پيشرفته جدی شد، گردهمايی هايی تشکيل دادند تا به اين معضل رسيدگی کنند. آنها گفتند که بايد تحقيقات و توسعه صنعتی در جهان کاهش پيدا کند. اينجا بود که سر و صدای کشورهای کمتر توسعه يافته درآمد. گفتند: شما آمريکايی ها و اروپايی ها، صد سال، صد و پنجاه سال است، به حد عالی، توسعه صنعتی و علمی کرديد و اين وضعيت را به وجود آورديد، حالا که نوبت به ما رسيده می گوييد بايد توسعه صنعتی متوقف شود ؟! پس گسترش صنعت در کشورهای ما چه می شود ؟ ما که در اين تخريب، نقش و تقصير کمتری داشتيم چرا بايد به اندازه شما خسارت بدهيم ؟ شما توسعه صنعت را در کشورهای خود محدود کنيد و اجازه بدهيد ما صنعتمان را قدری پيشرفت دهيم.
بعد از يکسری نشست ها قرار شد کشورهای توسعه يافته، توليد گازهای کلرو فلئورو کربن را کاهش دهند و بابت آسيب هايی که به محيط زيست زده اند، خسارت های کلانی پرداخت کنند. علاوه بر آن، کشورهای در حال توسعه، حق داشته باشند تا سی و پنج درصد، گازهای گلخانه ای توليد کنند در حالی که کشورهای توسعه يافته کمتر از اين مقدار گاز توليد کنند. منتهی تا امروز هيچ کدام از کشورهای پيشرفته به تعهداتشان در اين زمينه عمل نکرده اند. نه خسارتی پرداخت کرده اند و نه صنايع را محدود کرده اند. در اين زمينه هر ده سال يکبار نشست هايی برگزار شده (مثل نشست های توکيو و کانادا ) ، پروتوکل های زيادی نوشته و امضا شده که هيچ کدام موفقيت آميز نبوده . چون اين مساله ابعاد اقتصادی وسيعی دارد. به نظر دانشمندان اگر کشورهای جهان، به ويژه کشورهای صنعتی، به تعهداتشان عمل کنند، لايه ازن ترميم شدنی است و تحقيقات هم نشان می دهد در جاهايی که توليد اين گازها کم شده، آسيب لايه ازن ترميم شده است.
ايران ديدار : بخشی از پژوهش های شما درباره ی بهداشت پرتوهاست . ما در زندگی مدرن در معرض پرتوهای زيادی هستيم. چه پرتوهاییامروزه هست که می تواند سلامت ما را به خطر بيندازد و برای ما مضر است؟
ما دو نوع پرتوی راديواکتيو داريم : طبيعی و مصنوعی. پرتوهای طبيعی چندان خطرناک نيستند و از پيدايش زمين تا به حال بوده اند. ما در برابر پرتوهای طبيعی کاری نمی توانيم بکنيم هر چند مقدار آنها کم است و صدمه چندانی نمی زنند ؛ چون بشر طی قرن ها بدنش به آنها عادت کرده است. اما بخشی که خطرناک است پرتوهای مصنوعی اند که ساخته دست بشرند. ما چه بخواهيم چه نخواهيم تحت تابش پرتوها هستيم. اما حالا چه کار کنيم که پرتو پذيريمان را از اين که هست کمتر کنيم؟ اينجا مساله حفاظت در برابر پرتوها پيش می آيد که قوانين بسياری دارد و سالانه پيش رفته تر می شود. علاوه بر قوانين بين المللی هر کشوری برای خودش يک سری قوانين وضع می کند .
پرتو های طبيعی از يک نقطه تا نقطه ديگر می توانند بسيار متفاوت باشند . مثلاً در کشور ما، شهر رامسر از نقاط داغ دنيا است يعنی تابش و تشعشع پرتو های راديو اکتيو طبيعی در اين منطقه خيلی زياد است. جالب اين که حتی در نقاط داغ ممکن است انتشار راديو اکتيو در يک جا بسيار زياد باشد و چند متر آن طرف تر بسيار کم باشد يا اصلاً وجود نداشته باشد ؛ يعنی در اين پرتو زايی ها ، هيچگونه هماهنگی و هارمونی نيست .
من حدود ده سال پيش در رامسر تحقيق کردم. يادم هست در يکی از محله های روستا مانند رامسر به نام سادات محله ، مدرسه ای ابتدايی بود که دختر و پسر با هم به کلاس می رفتند (در آن محله چشمه ای آب معدنی به نام آب سياه وجود دارد که مردم برای درمان از آن استفاده می کنند). در آن مدرسه به قدری پرتو های راديو اکتيو زياد بود که وقتی دستگاه ها را برای آزمايش می بردم ، دستگاه ها از شدت پرتوزايی، جيغ می کشيدند که برای بچه ها بسيار خطرناک بود. از درون کلاس های مدرسه، نهر آب می گذشت و نيمکت بچه ها روی آن آب های آلوده به راديو اکتيو بود. با مسوولان مدرسه صحبت کردم که اين پرتوها برای اين بچه های کوچک خطرناک است و به رييس آموزش و پرورش گفتم که اين مدرسه بايد بسته شود. بعد به تهران آمدم و با وزارت بهداشت مکاتبه کردم و خوشبختانه مدرسه بسته شد و پس از مدتی سازمان انرژی اتمی آنجا را گرفت و تبديل کرد به مرکز تحقيقاتی.
در زمين هايی که پرتوهای طبيعی در آنها زياد است نمی توان کشاورزی کرد و نبايد محصولاتش را فروخت و صادر کرد . در گوشت پرنده ها به خصوص اردک که لجن خوار است، آلودگی زيادی به چشم می خورد. وقتی من اين مطلب را که در نتيجه آزمايش های دقيق به دست آمده بود، در مصاحبه ای گفتم، برايم دردسر ايجاد شد و تعدادی از زمين داران آنجا شکايت کردند که اين خانم آمده و می خواهد نان ما را آجر کند ! گفتم شما کار خودتان را بکنيد و من کار خودم را ! وظيفه من ايجاب می کند که اين مطلب را بگويم . وظيفه دارم بگويم اين مدرسه را ببنديد و از اين محصولات کشاورزی و غذايی استفاده نکنيد ... بگذريم .
دسته ديگر از پرتوها ، پرتوهای مصنوعی هستند که توسط دستگاه های پرتو ساز ايجاد می شوند مثل اشعه ی ايکس يا مراکزی که از اين مواد استفاده می کنند مثل مراکز پرتو درمانی و پرتو تشخيصی ، راديولوژی و ... . کسانی که با اين پرتوها کار می کنند بايد حفاظت شوند و ما هم مانند همه دنيا يکسری قوانين حفاظتی در اين باره داريم ؛ مثلاً اين که مرکز راديولوژی کجا بايد باشد يا از نظر ساختمانی چگونه باشد و دستگاه هايش چگونه مرتب چک شود ؛ کاليبره و تعمير شود که نشت نداشته باشد و از اين دست مراقبت های قانونی و ضروری .
افراد زير هجده سال و خانم های باردار نبايد در اين مراکز کار کنند يا از خانم های باردار حتی به عنوان مراجعه کننده نبايد عکسبرداری شود، چون جنين در برابر پرتوهای راديو اکتيو ، به اصطلاح " دز آستانه " ندارد و دريافت هيچ مقدار و دُزی، برای جنين، ايمن و به صلاح نيست . اگر خانمی از بارداری اش خبر نداشت و از ناحيه شکم و زير شکم عکسبرداری کرد بايد دزيمتری شود و پس از آن، در بعضی موارد توصيه می شود جنين را سقط کند .
کسانی که در اينگونه مراکز کار می کنند دستگاه هايی به خودشان آويزان می کنند که به آن فيلم بج(filmbadge) گفته می شود . روی اين دستگاه ، ميزان دريافت پرتوها ثبت می شود . فيلم بج ها هر ماه يکبار ، به سازمان انرژی اتمی فرستاده و کنترل می شود . اگر کارمندی ماهانه بيش از اندازه پرتو دريافت کرده باشد ، سازمان اعلام می کند و کارفرما موظف می شود به کارمند مرخصی بدهد يا کارش را کم کند .
اما اينجا دو مساله پيش می آيد که من بر روی آن مقداری تحقيق کردم : يکی بی قيدی بعضی پرسنل که بايد از فيلم بج استفاده کنند و ديگری بی اعتمادی برخی پرسنل اين مراکز به کنترل کنندگان سازمان انرژی اتمی. سازمان انرژی اتمی می گويد تعدادی از کارمندان، بی قيد هستند و فيلم بج را هميشه استفاده نمی کنند و با بررسی آنها نمی توان فهميد، در ماه گذشته آن شخص چه ميزان پرتو دريافت کرده از طرف ديگر هم بعضی پرسنل به سازمان چندان اعتماد ندارند . مثلا يکبار به تکنسين جوانی که از فيلم بج استفاده نمی کرد گفتم "عزيزم چرا از دستگاهت استفاده نمی کنی ؟ اين که برای سلامت و ايمنی خودت خوب است . " گفت : " خانم ، من اين دستگاه را خودم چهار ساعت گذاشتم جلوی اشعه ايکس و به آن پرتو تاباندم ، بعد بردمش به سازمان انرژی اتمی ، به من گفتند وضعيت اين کارمند خوب است و اين ماه پرتو اضافی دريافت نکرده ! آنها که اصلاً فيلم بج ها را چک نمی کنند ! الکی است ! " منظورم اين است که بهتر است اعتماد دوجانبه باشد.
ايران ديدار : اين نکات ايمنی در مورد کسانی است که به طور حرفه ای با مواد راديو اکتيو کار می کنند ، اما مردم عادی ، به طور خواسته و ناخواسته در معرض چه پرتوهای زيان باری هستند ؟
مردم به ويژه در شهرها در معرض پرتو هايی هستند که در مقابل بسياری از آنها بی دفاع اند و کاری نمی توانند بکنند . مثلاً کسانی که خانه هايشان در محدوده دکل های برق فشار قوی است از اين تشعشع ها آسيب می بينند . البته اين را بگويم که در همه جای دنيا مناطق مسکونی، طبق قانون بايد بيرون از حريم اين دکل ها و در فاصله ای مشخص و مناسب از آنها باشد اما در ايران متاسفانه اين حريم رعايت نمی شود .
از ديگر موارد زيان بار ايستگاه های تقويت رله موبايل هستند که برای آنتن دهی کامل موبايل به کار می رود. اين ايستگاه ها ، امواج الکترومغناتيس ايجاد می کند و نبايد نزديک محل کار و زندگی مردم ساخته شوند و مردم متاسفانه از اين مساله اطلاع ندارند. همچنين پارازيت هايی که بر روی آنتن های ماهواره ای انداخته می شود، برای سلامت مضر است .
حتی اجاق های مايکرو ويو هم برای سلامت انسان ضرر دارد . استفاده زياد از موبايل هم می تواند خطرناک باشد ؛ الان شما در خيابان بچه های چهار پنج ساله را می بينيد که با موبايل صحبت می کنند . موبايل را که دست بچه کوچک نمی دهند ! البته اين نکته را توی پرانتز بگويم که در مسايل علمی ، ما موقعی می توانيم قاطعانه صحبت کنيم که آن پديده مدتی از عمرش گذشته باشد و ما لااقل ده سال در ابعاد وسيع ، روی مساله پژوهش علمی کرده باشيم و جمعيت وسيعی از افراد يک منطقه را در معرض آزمايش قرار داده باشيم و نتايج آماری معنی دارش را صادقانه اعلام کرده باشيم
. به اصطلاح بايد مطالعات اپيدميولوژيکی راجع به موضوع انجام شده باشد، در غير اين صورت می گوييم فلان مساله احتمالش زياد است يا تا حدی به اثبات رسيده. موبايل در کشور ما پديده ای زياد قديمی نيست اما از طرفی دانشمندان هم سال ها است دارند روی اين مساله کار می کنند و به نتايج مهمی هم رسيده اند. برخی دانشمندان به ويژه دانشمندان روسی نسبت به زيان های موبايل، نگاه حد اکثری دارند و می گويند اگر افراد، بيش از اندازه (مثلا بيشتر از روزی دو ساعت ) با موبايل صحبت کنند، اصلاً ساختار مغزشان تغيير می کند. اصطلاحی هم در اين زمينه درست کرده اند و می گويند : مغز پخته می شود يعنی سلول هايش از کار می افتد.
ايران ديدار : بسيار بسيار از سركار عالی سپاسگزارم كه وقت ارزشمندتان را در اختيار ما گذاشتيد.
نظرات شما عزیزان: